خودآگاهی چیست و چرا مهم است؟

خودآگاهی و راه های شناخت خود
اگرچه همه تصور اساسی از خودآگاهی دارند اما ما دقیقاً نمی دانیم از کجا ناشی می شود، پیش سازهای آن چیست یا چرا به نظر می رسد برخی از ما بیشتر یا کمتر از دیگران داریم.
اینجاست که نظریه خودآگاهی ارائه می شود و برخی از پاسخ های بالقوه را برای سوال هایی از این قبیل ارائه می دهد.
نظریه خودآگاهی چیست؟
نظریه خودآگاهی مبتنی بر این ایده است که شما افکار خود نیستید، بلکه موجودی است که افکار شما را مشاهده می کند. شما جدا از افکار خود هستید.
ما می توانیم بدون اینکه هیچ فکر اضافی به خود درونی خود بدهیم، صرفاً فکر کردن و احساس کردن و عمل کردن به دلخواه خود، روز خود را طی کنیم.
وقتی ما خود را ارزیابی می کنیم ، می توانیم کمی فکر کنیم که آیا فکر می کنیم و احساس می کنیم و آنطور که باید "عمل می کنیم" یا از معیارها و ارزش های خود پیروی می کنیم. از این به عنوان مقایسه با استانداردهای صحت ما یاد می شود. ما این کار را روزانه و با استفاده از این استانداردها به عنوان راهی برای قضاوت در مورد درست بودن افکار و رفتارهای خود انجام می دهیم.
استفاده از این استانداردها یکی از مولفه های اصلی تمرین خودکنترلی است ، زیرا ما ارزیابی و تعیین می کنیم که آیا برای رسیدن به اهداف خود انتخاب های درستی انجام می دهیم.
طبق این تئوری ، دو نتیجه اصلی در مقایسه خود با استانداردهای صحت وجود دارد:
•    یا همسویی بین خود و استانداردهایمان پیدا می کنیم.
•    یا با یکدیگر بین استانداردهای خود ناسازگاری می یابیم. 
وقتی اختلاف بین این دو را یافتیم ، خود را با دو گزینه مواجه می کنیم: کار در جهت کاهش اختلاف یا اجتناب کامل از آن.
نظریه خودآگاهی (و تحقیقات بعدی در مورد آن) نشان می دهد که عوامل مختلفی وجود دارد که بر نحوه انتخاب ما تأثیر می گذارد. اساساً ، این به چگونگی تغییر وضعیت ما برمی گردد. اگر اعتقاد داریم که شانس کمی برای تغییر واقعی این اختلاف وجود دارد ، تمایل داریم از آن اجتناب کنیم. اگر اعتقاد داریم که احتمال دارد بتوانیم همسویی خود را با استانداردهای درستی خود بهبود بخشیم ، اقدام می کنیم.
اساساً ، این بدان معنی است که وقتی با یک اختلاف قابل توجه روبرو می شویم که کار مداوم و متمرکز زیادی را می طلبد ، ما معمولاً خود را خسته نمی کنیم و از جلوگیری از ارزیابی خود در مورد این اختلاف خاص اجتناب می کنیم.
بعلاوه ، سطح خودآگاهی ما با احتمال موفقیت در تنظیم مجدد خود و استانداردهایمان برای تعیین چگونگی تفکر ما در مورد نتیجه ارتباط دارد. وقتی از خود آگاهی داشته باشیم و باور کنیم که احتمال موفقیت بالایی وجود دارد ، به طور کلی سریع می توانیم این موفقیت یا شکست را به تلاش خود نسبت دهیم.
برعکس ، وقتی خودآگاه هستیم اما معتقدیم احتمال موفقیت کمی وجود دارد ، تمایل داریم فکر کنیم که نتیجه بیش از تلاش ما تحت تأثیر عوامل خارجی است.
از تحقیقات مربوط به خودآگاهی کاملاً واضح است که این عامل مهمی در نحوه تفکر ، احساس و چگونگی عملکرد ما است و همچنین چگونه در برابر افکار ، احساسات و اعمال خود واکنش نشان می دهیم.

 

فواید اثبات شده از خودآگاهی
حال ، بیایید توجه خود را به تحقیق در مورد نتایج آگاهی از خود معطوف کنیم.
تمرین خودآگاهی فواید زیادی دارد :
خودآگاهی به ما این امکان را می دهد تا از دید دیگران چیزها را ببینیم ، کنترل خود را تمرین کنیم ، خلاقانه و مولد کار کنیم و در خود و کار خود و همچنین عزت نفس عمومی احساس غرور کنیم. این امر منجر به تصمیم گیری بهتر می شود.
این امر می تواند ما را در مشاغل بهتر ، برقراری ارتباط بهتر در محل کار و اعتماد به نفس و رفاه شغلی کمک نماید.
مزایای ذکر شده دلیل کافی برای کار در بهبود خودآگاهی است ، اما این لیست به هیچ وجه جامع نیست. خودآگاهی این توانایی را دارد که تقریباً هر تجربه ای را تقویت کنید ، زیرا این یک ابزار و عملی است که می تواند در هر مکان و هر زمان مورد استفاده قرار گیرد ، تا در لحظه خود را زمین گیر کنید ، واقع بینانه خود و وضعیت را ارزیابی کنید و به شما در انتخاب های مناسب کمک کند.
نمونه مهارت های خودآگاهی
بنابراین می دانیم که خودآگاهی خوب است ، اما چه شکلی است؟ چگونه شخص خودآگاهی را تمرین می کند؟

در زیر دو نمونه از تمرین مهارت های خودآگاهی توسط شخصی آورده شده است:
باب و گزارش کار
باب با تهیه گزارش سه ماهه در محل کار خود دست و پنجه نرم می کند و او اغلب نتایج زیرمجموعه ای تولید می کند. او متوجه اختلاف بین استانداردها و عملکرد خود می شود و برای تعیین اینکه از کجا ناشی می شود و چگونه پیشرفت می کند ، خودارزیابی می کند.
او از خود می پرسد که چه کاری این کار را برای او سخت می کند و متوجه می شود که به نظر می رسد هرگز در انجام کارهایی که در این گزارش انجام می شود مشکلی ندارد اما با نوشتن منسجم و واضح آن دست و پنجه نرم می کند.
باب تصمیم می گیرد تا با گذراندن دوره ای برای بهبود توانایی نوشتن ، با همکاری گزارش خود قبل از ارسال گزارش و ایجاد الگویی قابل استفاده مجدد برای گزارش های آینده ، اختلاف را برطرف کند.
بریجیت و درمانگر
بریجت با عزت نفس پایین که باعث ایجاد علائم افسردگی می شود دست و پنجه نرم می کند. او به اندازه کافی احساس خوبی ندارد و فرصتهایی را که بخاطر آن پیش می آیند قبول نمی کند. او با یک درمانگر شروع به کار می کند تا به او کمک کند تا خودآگاهی ایجاد کند.
دفعه بعدی که فرصتی پیش می آید ، او فکر می کند که نمی خواهد این کار را انجام دهد و در ابتدا تصمیم می گیرد که آن را رد کند. اما ، با کمک برخی از تکنیک های خودآگاهی ، بریجیت متوجه می شود که او فقط به خودش می گوید که نمی خواهد این کار را انجام دهد زیرا ترسش این است که به اندازه کافی خوب نخواهد شد.
بریجت به خود یادآوری می کند که او به اندازه کافی خوب است و افکار خود را به سمت "اگر موفق می شوم چه می شود؟" به جای "اگر شکست بخورم چی؟" او این فرصت را می پذیرد و همچنان از خودآگاهی و عشق به خود برای بهبود شانس موفقیت خود استفاده می کند.
این دو داستان نشان می دهد که خودآگاهی می تواند چگونه به نظر برسد و اینکه وقتی به آن ضربه می زنید چه کاری می تواند برای شما انجام دهد. بدون خودآگاهی ، باب مرتباً گزارش های بد را ارائه می داد و بریجت هرگز از فرصتی که به رشد او کمک می کرد استفاده نمی کرد.
5  راه برای افزایش آگاهی از خود
روش های زیادی برای ایجاد و تمرین خودآگاهی وجود دارد ، اما در اینجا برخی از موثرترین موارد ذکر شده است:
1. ذهن آگاهی و مراقبه را تمرین کنید
ذهن آگاهی به حضور در لحظه و توجه به خود و پیرامون شما بستگی دارد تا اینکه در فکر فرو بروید یا نشخوار کنید یا رویاپردازی کنید.
مدیتیشن عملی است که توجه شما را به یک چیز متمرکز می کند.
2. یوگا تمرین کنید
یوگا یک تمرین بدنی است ، اما به همان اندازه یک تمرین ذهنی است. در حالی که بدن شما در حال کشش و خم شدن و انعطاف پذیری است ، ذهن شما در حال یادگیری نظم ، پذیرش از خود و آگاهی است. شما نسبت به بدن و تمام احساساتی که آشکار می شود آگاهی بیشتری پیدا می کنید و از ذهن و افکار حاصل از آن آگاه می شوید.
3.برای تأمل وقت بگذارید
افکار ، احساسات و رفتارهای خود را مرور کنید تا ببینید کجا استانداردهای خود را رعایت کرده اید ، در کجا شکست خورده اید وجاهای که در آنها می توانید پیشرفت کنید را کشف کنید.
شما همچنین می توانید در مورد استانداردهای خود تأمل کنید تا ببینید آیا آنها استانداردهای خوبی هستند که را رعایت کنید.
4.روزنامه نگاری
مزیت روزنامه نگاری این است که به شما امکان می دهد افکار و احساسات خود را شناسایی ، شفاف سازی و قبول کنید. این به شما کمک می کند آنچه می خواهید ، آنچه برای شما ارزش دارد و آنچه برای شما مفید است را کشف کنید.
5. از افرادی که دوستشان دارید سوال کنید
بسیار مهم است که احساس کنیم خود را از درون می شناسیم ، اما بازخورد خارجی نیز به ما کمک می کند. از خانواده و دوستان نزدیک خود در مورد نظرات آنها در مورد خود بپرسید. از آنها بخواهید که شما را توصیف کنند و ببینند چه چیزی در مورد شما درست است و چه چیزی شما را شگفت زده می کند.
به طور خلاصه ، کمی خودآگاهی اضافی می تواند به نفع کسی باشد که اراده پیشرفت داشته باشد. این قطعه شامل شرح خودآگاهی ، کاوش در نظریه خودآگاهی ، مثالها و نکات و ابزارهایی است که می توانید برای تقویت خودآگاهی خود استفاده کنید.
 

 

برای مطالعه مقالات بیشتر با ما در سایت عزت خواه دات کام همراه باشید

 

ما انسان ها همواره در ذهن خود به آینده روشن و البته غیر قابل پیش بینی فکر می کنیم. چه اقدامی را باید انجام دهیم که در آینده نزدیک موفق شویم؟ چطور می توان پیش بینی کرد ؟
هنگامی که حسین عزت خواه مدرس موفقیت و کارآفرین در سال 2015 به عنوان بهترین فروشنده محصولات خود در وبسایت آمازون تبدیل شد، هیچ گاه نمی توانست وضعیت فعلی خود را پیش بینی کند. اما با تلاش های شبانه روزی و آزمون و خطاهای بسیار زیاد توانست به کسب درآمد فوق العاده در وبسایت آمازون بپردازد. اما او همزمان برای فارسی زبانان برای اولین بار نحوه کسب درآمد دلاری از آمازون را آموزش می دهد. این آموزش در دوره آربی گردآوری شده که البته همواره آپدیت می شود. ما فارسی زبانان نیز می توانیم هم اکنون آینده روشن و البته نزدیک خود را با بیزنس آمازون بسازیم. جهت مشاوره رایگان با تیم پشتیبانی مجرب و متخصص سایت عزت خواه دات کام (www.Ezzatkhah.com/amazon) می توانید از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9  الی 17 با دفتر پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.

نکات کلیدی برای متفکر شدن

 

 

چگونه به فردی متفکر تبدیل شویم؟

امروز می خواهم در مورد یک مبحث عالی با شما صحبت کنم که همه آدمها با تمام اهداف و رویایی که دارند و در هر سطحی که هستند می توانند در زندگی خودشان از این اصول استفاده کنند و این بخش فوق العاده تأثیر گذار است. موضوع این است که چگونه به آدم متفکر (یا متفکرتری) تبدیل شویم؟ حال اول به این بپردازیم که آدم متفکر از نظر من چه کسی هست؟ از نظر من انسان متفکر کسی است که بتواند از امروز خودش استفاده کند و لذت ببرد، آدمی که آرام است و آرامش دارد، آدمی صلح طلب که استرس ندارد، آدمی که نگران فردایش نیست و در لحظه حال زندگی می کند و از حال لذت می برد. آدمی که در کل، وقتی از او بپرسید که حالش چطور است با تمام قدرت می گوید حالش خوب است. حالا این آدم حال خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

 

1: کجای زندگی قرار گرفته ایم؟
باید از خودتان بپرسید و تحلیل کنید که در چه شرایطی قرار دارید؟ از خودتان بپرسید که کجا قرار دارید؟ و به این منزله این است که از لحاظ کاری باید بررسی کنید که در چه شرایطی قرار گرفتید، اگر مدیر یا کارمند هستید موقعیت خودتان را از لحاظ کاری بررسی کنید و روی کاغذ یادداشت کنید، از لحاظ روابطی که با همسرتان، با عشقتان یا دوستانتان و کلأ موقیعتی را که دارید در همه این موارد بررسی کرده و یاداشت کنید. نکته جالب توجه این است که شما جزء کدام دسته هستید؟ خیلی از افرادی که به رستوران می روند وقتی در بیرون از رستوران می نشینند، می گویند فلان رستوران چقدر شلوغ است؟ می گویند رستوران کناری چقدر شلوغ است؟ دوست من سعی کنید در رستورانی که هستید، از بوی غذایی که در آنجا پیچیده، از صندلی های که چیده شده اند و از آدمهایی که کنار شما هستند لذت ببرید. وقتی با دوست یا با همسرتان به رستوران رفتید، از بودن در آن رستوران لذت ببرید! در بیرون از رستورانی که هستید رستوران های زیادی است: سوشی، مکزیکی، ایتالیایی یا هر چیزی دیگری که هست، شما سعی کنید از لحظه حال و از جایی که هستید لذت ببرید.

 

 

2 :چه کسی هستیم؟
 از خودتان بپرسید که من چه کسی هستم؟ چه کارهایی را در طول روز انجام می دهم؟ شغل من چیست؟ اگر فایل های آموزشی می سازید، اگر در بانک کار می کنید، اگر در ورزشگاهی هستید، اگر مربی هستید باید بپرسید که چطور آدمی هستید؟ به یک تعریف مشخص برسید، وقتی که همه فاکتورها را نوشتید که این موقعیت ها از شغل و موقعیتی که در خانه دارید شروع می شود، می توانید بررسی کنید که خوب یا بد عمل کردید و بعد خودتان را بشناسید.

تغییر در زندگی با توجه به همین نکات امکان پذیر می شود اما یکی از مهم ترین فاکتورها همین نکته است. در ابتدا باید خودتان را بشناسید. هر فرد اخلاق و ویژگی های منحصر به فردی دارد و از این رو در انتخاب شغل یا تصمیم گیریهایی که در زندگی دارد باید به همین ویژگی ها توجه داشته باشد. اگر شما بدانید که فردی درون گرا یا برون گرا هستید به راحتی می توانید شغلی را انتخاب کنید که با خصوصیات و ویژگی های اخلاقی و رفتاری شما همخوانی داشته باشد.

 

3: فرکانس های ذهنی
طرز فکر شما در مورد رخداد یا اتفاقاتی که می افتد چیست؟ ببینید وقتی که در عکاسی یا فیلمبرداری یک شیء را در یک جایی  قرار می دهید و دوربین را جای دیگری  قرار می دهید، زاویه ای که بین این دو قرار گرفته می تواند همه چیز را تغییر دهد، مثلاً می تواند جسم یا شیء مورد نظر ما سیاه باشد، چون شدت تاریکی یا نورش زیاد است، این جاگیری دوربین در عکاسی یا فیلم برداری واقعاً خیلی تأثیرگذار است. البته علت آوردن این بحث این است که نوع دید ما به اتفاقات چگونه است؟ حالا در زندگی واقعی: یک اتفاقی می افتد فرکانس فکری یا روش فکری شما در زندگی نسبت به این اتفاقات چگونه است؟ مثلاً یکی از دوستانتان وقتی که دیر می کند، فکر شما در موردش چیست؟ مثلاً می گویید که رفته است تا یک جعبه  شیرینی یا یک گل خرید کند، البته در فکرخودتان می گویید که من قبلأ به او گفته بودم که این کارها را نمی خواهد انجام بدهد و یا اینکه می خواهد شما را سورپرایز کند یا خیر؟ در فکر شما موارد منفی خطور می کند که نکند دوست من تصادف کرده یا اینکه اتفاق بدی برای او افتاده است؟

اولین گزینه ای که به ذهنتان خطور می کند چیست؟ زمانی که با فردی بحث می کنید چه چیزی به ذهن تان می آید؟ آیا فردی که با او بحث می کنید، حرفهای شما را نمی فهمد یا اینکه شما باید طرز بیانتان را تغییر بدهید؟ دیدگاه ما در زندگی واقعاً مهم است، این موراد را باید بررسی کنید و ببینید در شرایط واقعی چگونه می توانید بقیه را قضاوت کنید؟ نکته ای دیگر که با این قضیه خیلی مرتبط است، اینکه ورژن بهتر شما چه شکلی می تواند باشد؟ این سؤال واقعاً جالب توجه است، مثلاً گوشی آیفون هر سال یک نسخه جدیدی از آن وارد بازار می شود و مشتریان این گوشی ها منتظر این هستند که ببیند ورژن جدید چه ویژگی های مثبت و چه ویژگی های منفی دارد؟ حالا از خودتان بپرسید که من در نسخه جدید خودم چه ویژگی هایی دارم؟ چه شکلی می توانید باشید؟ چه چیزهایی باید نداشته باشید؟ چه عیب هایی را باید برطرف کنید؟ فرض کنید شما و شخصیت شما مشابه محصولی است که هر ماه نسخه جدیدی از آن منتشر و عرضه می شود.  با این فرض شما دوست دارید که در نسخه جدید خودتان چگونه باشید و چه مواردی  جذاب و عالی را به شخصیت خودتان اضافه کنید و چه مواردی را کم و حذف کنید؟ این اتفاق را باید خودتان بسازید، به شما می گویم گه چگونه می توانید این کار را انجام دهید.

 

 

4: نقش مدیتیشن در زندگی
مدیتیشن یعنی "تمرین زندگی کردن" آیا تا به حال این کار را انجام داده اید یا خیر؟ اینکه آیا علاقه ای به مدیتیشن کردن دارید؟ اما اگر می خواهید در زندگیتان موفق باشید و شکست نخورید که مدیتیشن کردن را تمرین کرده باشید، در اکثر اوقات افرادی که شکست می خورند با خودشان می گویند که من اولین بارم بود یا نه حق داشتم که باختم و شکست خوردم و کسب و کارم را از دست دادم، ولی نظر من اینگونه نیست شما هرگز نمی توانید این ها را به خودتان بگویید: چرا که می توانید از یک تکنیک عالی استفاده کنید که قطعاً کمک تان می کند تجربیات عالی تر و بهتری را داشته باشید . چرا می گویم که شما نباید این حرفها را خودتان بگویید؟ چون تکنیکی به عنوان مدیتیشن کردن وجود دارد، در دنیای مدیتیشن زندگی کردن را تمرین کنید، می توانید چشمهایتان را  ببندید، آرام  و ریلکس باشید، تمامی آنچه در اطرافتان می بینید را از فکرتان حذف کنید، حالا به یک سطح بالاتر بروید؛ از لحاظ اخلاقی اگر حسادت می کنید، اگر دروغ می گویید هر چیزی که در درونتان هست را بیرون بریزید. مدیتیشن می تواند زندگی شما را تغییرات زیادی بدهد و شما در دنیایی قرار می گیرید که به خودتان اجازه می دهد که هر کاری را انجام دهید. همه محدودیت ها و همه ویژگی های منفی را از ذهنتان بیرون کنید و موارد زیادی که تنها با مدیتیشن کردن می توانید انجام دهید.

شما برای تغییر در زندگیتان نیاز به یک فضا دارید که من  آن را فضای ذهنی می نامم که در ذهنتان نسخه  بهتری را از خودتان بسازید؛ این امر با مدیتیشن امکان پذیر است. در واقعیت این کار را نمی توانید انجام دهید، ولی وقتی که با مدیتیشن این کار را انجام می دهید. می توانید جسور باشید و اینکه به توانایی های خودتان پی می برید. زیرا ضمیر نا خودآگاه شما تفاوتی بین دنیایی که در مدیتیشن کردن بودید و دنیای واقعی قائل نمی شود و باور می کند که شما  توانستید همه محدودیت ها را کنار گذاشته و یک شخصیت بهتری از خودتان بسازید و شما هم می توانید قدم به قدم جسورتر باشید و در واقعیت هم دیگر حسادت و دروغ گویی را حذف می کنید و سعی می کنید که یک شخصیت عالی تر و بهتر باشید.

 

ما انسان ها همواره در ذهن خود به آینده روشن و البته غیر قابل پیش بینی فکر می کنیم. چه اقدامی را باید انجام دهیم که در آینده نزدیک موفق شویم؟ چطور می توان پیش بینی کرد ؟
هنگامی که حسین عزت خواه مدرس موفقیت و کارآفرین در سال 2015 به عنوان بهترین فروشنده محصولات خود در وبسایت آمازون تبدیل شد، هیچ گاه نمی توانست وضعیت فعلی خود را پیش بینی کند. اما با تلاش های شبانه روزی و آزمون و خطاهای بسیار زیاد توانست به کسب درآمد فوق العاده در وبسایت آمازون بپردازد. اما او همزمان برای فارسی زبانان برای اولین بار نحوه کسب درآمد دلاری از آمازون را آموزش می دهد. این آموزش در دوره آربی گردآوری شده که البته همواره آپدیت می شود. ما فارسی زبانان نیز می توانیم هم اکنون آینده روشن و البته نزدیک خود را با بیزنس آمازون بسازیم. جهت مشاوره رایگان با تیم پشتیبانی مجرب و متخصص سایت عزت خواه دات کام (www.Ezzatkhah.com/amazon) می توانید از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9  الی 17 با دفتر پشتیبانی تماس حاصل فرمایید. 
 

منبع: ezzatkhah.com